برندینگ چیست و چه اصولی دارد؟ - وبلاگ دریا

به گزارش وبلاگ دریا، برندینگ به عنوان یکی از مهم ترین و پیچیده ترین حوزه های دنیای کسب وکار امروز شناخته می گردد. در حالی که اصطلاح برندینگ در بسیاری از مواقع فقط به طراحی لوگو یا نام برند محدود می گردد، این مفهوم در واقع شامل مجموعه ای گسترده تر از فعالیت ها، استراتژی ها و رویکردها است که هدف نهایی آن ایجاد و حفظ هویت منحصر به فرد یک برند در فکر مخاطبان است. برندینگ نه تنها شامل ارتباطات بصری برند می گردد، بلکه به احساسی که مشتریان هنگام تعامل با برند دارند نیز مرتبط است. این فرآیند به طور کلی به شرکت ها یا افراد یاری می نماید تا ارزش های خود را منتقل نمایند و از رقبای خود متمایز شوند.

خواندنی ها

مدیریت عایدی

در جهانی امروز که رقابت بین برندها شدیدتر از همیشه است، پیروزیت برندینگ می تواند تفاوت های اساسی در جذب مشتریان، وفاداری آن ها و در نهایت پیروزیت تجاری ایجاد کند. برندها نه تنها باید پیغام های خود را به وسیله کانال های مختلف به مشتریان منتقل نمایند، بلکه باید به طور مستمر این ارتباطات را حفظ نمایند و ارزش هایی را ارائه دهند که با احتیاجها و خواسته های مشتریان همراستا باشد. در این مقاله، با تمرکز بر شرح برندینگ به زبان ساده، به طور دقیق تری به مفهوم برندینگ یا برندسازی، انواع آن، اصول و استراتژی های مختلف برندینگ و چگونگی ارتباط آن با سایر حوزه ها مانند تبلیغات و دیجیتال مارکتینگ خواهیم پرداخت. در ابتدا باید بدانیم برندینگ چیست.

برندینگ چیست؟

برندینگ فرآیند ایجاد و مدیریت هویت برند است که شامل تمام فعالیت هایی می گردد که برای ساخت، تقویت و مدیریت تصویر برند در فکر مصرف نمایندگان و بازار هدف صورت می گیرد. برندینگ به طور کلی به ساخت یک هویت متمایز و قابل شناسایی برای برند در میان انبوهی از محصولات و خدمات مشابه می پردازد. این فرایند می تواند شامل طراحی گرافیک، شعارها، پیغام های تبلیغاتی، بسته بندی محصولات و حتی تجربه مشتری باشد.

برای مثال، برند اپل به عنوان یکی از شناخته شده ترین برندها در جهان، در برندینگ خود همیشه بر روی سادگی مینیمالیستی، نوآوری و کیفیت بسیار بالای محصولات خود تأکید دارد. طراحی مینیمالیستی، شعارهای ساده اما عمیق، و تجربه کاربری بی نظیر در محصولات این شرکت، همگی مؤلفه هایی هستند که باعث شده اند اپل نه تنها یک برند معتبر، بلکه یک هویت فرهنگی در جهانی مدرن باشد. این برند با تمرکز بر مشتری و ایجاد تجربیاتی خاص، ارتباطی عاطفی با مخاطبان خود برقرار نموده است که موجب می گردد مردم محصولات این شرکت را تنها به عنوان کالاهای دیجیتال نبینند، بلکه به عنوان نمادی از سبک زندگی خود ببینند.

برندینگ شخصی

برندینگ شخصی یا همان پرسونال برندینگ به فرایند مدیریت تصویر فردی و شغلی یک شخص به عنوان یک برند مستقل اشاره دارد. این مفهوم به ویژه در جهانی امروز که افراد بیشتری به فعالیت های آنلاین و شبکه های اجتماعی می پردازند، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برندینگ شخصی شامل انتخاب دقیق استراتژی ها و ابزارهای ارتباطی است که به فرد یاری می نماید تا خود را به عنوان یک کارشناس، یک فرد حرفه ای یا حتی یک پیشرو در حوزه خاصی معرفی کند.

ایلان ماسک نمونه ای عالی از پرسونال برندینگ است. او نه تنها با مدیریت شرکت های پیروزی همانند تسلا و اسپیس ایکس به پیروزیت های عظیمی دست یافته، بلکه به وسیله استفاده مستمر از شبکه های اجتماعی و رسانه ها به یک چهره معروف تبدیل شده است. ماسک با انتشار توییت های جنجالی و استفاده از رسانه ها به طور مداوم توجه ها را به خود جلب می نماید و بدین ترتیب، برند شخصی خود را در سطح جهانی تقویت نموده است. از طرف دیگر، برندینگ شخصی او نیز به رشد شرکت هایش یاری نموده است زیرا بسیاری از مردم او را به عنوان یک نابغه کارآفرینی می بینند و این تصویری است که به وسیله استراتژی های برندینگ شخصی اش ایجاد نموده است.

پرسونال برندینگ

پرسونال برندینگ به معنای ساخت هویت و شخصیت فردی است که نه تنها به شناسایی شما در جهانی حرفه ای یاری می نماید، بلکه می تواند به ایجاد فرصت های تازه شغلی و تجاری نیز منجر گردد. ایجاد پرسونال برندینگ پیروز، احتیاج به تعهد به اصول خاصی دارد. شما باید ویژگی های منحصر به فرد خود را شناسایی کنید و آن ها را به شیوه ای هماهنگ و سازگار با بازار هدف خود به نمایش بگذارید. این فرایند شامل استفاده از رسانه های اجتماعی، فراوری محتوای شخصی و تخصصی، شبکه سازی و ارتباط گیری با دیگران است.

سیمون سینک، نویسنده و سخنران معروف، مثال خوبی از این نوع برندینگ است. او با تألیف کتاب هایی همانند با چرا آغاز کنید (Start with Why) و سخنرانی های انگیزشی، خود را به عنوان یک کارشناس در زمینه رهبری و انگیزش معرفی نموده است. برندینگ شخصی او به قدری قوی است که اکنون بسیاری از افراد و شرکت ها برای مشاوره و هدایت های او در این حوزه به او رجوع می نمایند.

پرسونال برندینگ (برندسازی شخصی) چیست ؟

پرسونال برندینگ چیست؟ در واقع پرسونال برندینگ یا برند سازی شخصی به فرایند ایجاد و مدیریت تصویر عمومی فرد در فکر دیگران اشاره دارد. این مفهوم شامل شناسایی ویژگی ها، ارزش ها و مهارت های خاص فرد است که او را از دیگران متمایز می نماید و به ایجاد یک برند شخصی منحصربه فرد می انجامد. برندسازی شخصی با هدف ساخت و تقویت هویت فردی در محیط های حرفه ای و اجتماعی صورت می گیرد تا فرد بتواند در بازار کار یا جامعه جایگاه معینی پیدا کند. این فرایند شامل انتخاب استراتژی های مناسب برای معرفی خود، فراوری محتوای ارزشمند، و تعامل با دیگران به شیوه ای آگاهانه است تا اعتماد و اعتبار لازم برای پیشرفت و پیروزیت های حرفه ای حاصل گردد.

خواندنی ها

آغاز شغل تازه

استراتژی برندینگ

استراتژی برندینگ یک نقشه راه بلندمدت است که برند را در مسیر پیروزیت قرار می دهد. این استراتژی باید به گونه ای طراحی گردد که برند بتواند هویت خود را به خوبی در بازار معرفی نموده و ارتباط پایداری با مشتریان خود برقرار کند. در این استراتژی، به مواردی چون تحلیل رقبا، شناسایی بازار هدف، و معین اهداف معین برند پرداخته می گردد. استراتژی برندینگ باید به گونه ای طراحی گردد که برند بتواند در جهانی رقابتی امروز همچنان مورد توجه قرار گیرد.

برای نمونه، نایک با استراتژی برندینگ خود که بر اساس الهام بخشی و انگیزه راسخ است، توانسته است ارتباطی عمیق و مستمر با مخاطبان خود برقرار کند. این برند به وسیله شعار معروف فقط انجامش بده (Just Do It)، پیغام خود را به گونه ای منتقل نموده است که برای مشتریانش الهام بخش و محرک باشد. تبلیغات و استراتژی های بازاریابی نایک در کنار طراحی محصولات مبتکرانه اش، این برند را به یکی از بزرگ ترین و شناخته شده ترین برندهای ورزشی تبدیل نموده است.

اصول برندینگ

برندینگ اصولی خاص دارد که باید در هر برند رعایت گردد تا به پیروزیت برسد. اصول برندینگ عبارتند از:

1. یکپارچگی برند: برند باید یک هویت منسجم در تمام نقاط تماس خود با مشتری داشته باشد. از لوگو و طراحی بسته بندی گرفته تا پیغام های تبلیغاتی و تجربه مشتری، همه باید هماهنگ باشند. برند آدیداس نمونه ای از یکپارچگی برند است. تمام اجزای برندینگ محصول آدیداس از طراحی لوگو گرفته تا تجربه خرید آنلاین، همگی پیغام یکسانی از قدرت و توانمندی را منتقل می نمایند.

2. اصالت برند: برند باید از دیگر رقبا متمایز باشد و هویت خود را حفظ کند. اصالت برند باعث می گردد که برند در فکر مخاطبان به عنوان یک گزینه خاص و منحصر به فرد شناخته گردد. برند لویی ویتون با ترکیب طراحی های لوکس و در عین حال راحت، اصالت خاص خود را در صنعت مد تازه نشان داده است.

خواندنی ها

مدیر محصول

3. وفاداری برند: برند باید در ایجاد اعتماد و وفاداری در مشتریان خود پیروز باشد. برندهایی که توانسته اند ارتباط مستمری با مشتریان خود برقرار نمایند، به راحتی تبدیل به برندهای وفادار و معتبر شده اند. برند آمازون در این زمینه پیروز عمل نموده است. خدمات مشتری فوق العاده و تجربه خرید آسان باعث شده است که بسیاری از مشتریان، این برند را اولین گزینه خود در خرید آنلاین انتخاب نمایند.

4. ارتباط مؤثر با مخاطب: برند باید بتواند با مخاطب خود ارتباطی عاطفی و انسانی برقرار کند. این ارتباط می تواند به وسیله تبلیغات، داستان گویی یا حتی تعاملات برند در رسانه های اجتماعی ایجاد گردد. برند دیزنی در این زمینه بسیار پیروز است. دیزنی به وسیله داستان های مجذوب کننده و شخصیت های محبوب خود، توانسته است ارتباط عاطفی خاصی با مخاطبان خود برقرار کند.

برندینگ و تبلیغات

در حالی که برندینگ به طور کلی بر ساخت هویت بلندمدت و تصویر برند تمرکز دارد، تبلیغات بیشتر بر بازه ای کوتاه مدت و معرفی محصولات و خدمات خاص مرتبط است. برندینگ به این معناست که شما برند خود را به طور جامع و کلی به مشتریان معرفی می کنید، در حالی که تبلیغات به معرفی ویژگی های خاص محصولات و خدمات شما در یک بازه زمانی خاص اختصاص دارد. این دو باید با یکدیگر هماهنگ باشند تا تأثیرگذار و مؤثر باشند.

کوکاکولا نمونه ای از برندینگ و تبلیغات پیروز است که از تبلیغات مؤثر برای تقویت تصویر برند خود بهره برده است. کمپین کوکا رو به اشتراک بذار (Share a Coke) یک مثال فوق العاده در این مورد است که توانست ارتباط عاطفی قوی با مشتریان برقرار کند و برند را به شکلی ماندگار در فکر آنان تثبیت کند.

این کمپانی در سال 2014 از این کمپین رونمایی کرد که در آن علامت تجاری کوکاکولا از روی قوطی های فلزی و بعلاوه بطری های این شرکت پاک شده بود و به جای آن 250 نام از اسامی رایج افراد در آمریکا مانند کایلی یا لوک روی برچسب ها نوشته شده بود. با این کار مصرف نمایندگان تشویق شدند تا نام خود را روی بطری ها بیابند و ارتباطی شخصی با این برند ایجاد نمایند. علاوه بر این ارتباط عاطفی محصولات با نام شخصی افراد به شبکه های اجتماعی هم راه یافت و توانست در کانال دیگری از برندینگ هم پیروز عمل کند.

برندینگ سازمانی

برندینگ سازمانی به فرآیند ساخت و مدیریت هویت برند یک سازمان اشاره دارد. این فرآیند شامل ایجاد هویت بصری، فرهنگ سازمانی و نحوه ارتباط با مشتریان است. برندینگ سازمانی باید به گونه ای باشد که ارزش ها و مأموریت های سازمان به وضوح در تمام جنبه های فعالیت آن نمایان گردد. برند مایکروسافت یکی از نمونه های پیروز برندینگ سازمانی است که با حفظ هویت منسجم و پیغام های مشابه در تمام بخش های خود، توانسته است یک برند شناخته شده و معتبر در سطح جهانی ایجاد کند.

برای مثال شرکت مایکروسافت در دوران رهبری 14 ساله استیو بالمر از سال 2000 تا 2014 با کاهش قیمت سهام روبه رو شده بود. پس از آن این کمپانی با بازبینی در فرهنگ سازمانی خود و تعویض مدیر عامل خود گامی مهم و رو به جلو برداشت؛ ساتیا نادلا مدیر عامل تازه حالا باید فرهنگ سازمانی را تغییر می داد و به برندینگ سازمانی تازه ای می رسید.

خواندنی ها

مالتی تسکینگ

او در مصاحبه ای ادعا کرد که هرکسی می تواند هر چیزی که می خواهد به او بگوید. پس از آن در سال 2014 تحلیلگران فرهنگ سازمانی اذعان داشتند که با ورود نادلا مایکروسافت به مکان بسیار بازتری برای کار تبدیل شده است. نادلا فرهنگ همه چیز را بدانید در مایکروسافت را به همه چیز را یاد بگیرید تغییر داد و با این برندینگ سازمانی باعث شد تا مایکروسافت دوباره به یکی از ایده ال ترین محیط های کاری در حوزه تک بدل گردد.

تفاوت مارکتینگ و برندینگ

تفاوت های اصلی بین مارکتینگ و برندینگ در اهداف و استراتژی ها نهفته است. بازاریابی بیشتر به طور مستقیم به معرفی و فروش محصولات و خدمات می پردازد، در حالی که برندینگ بر ساخت هویت و ایجاد تصویری فکری از برند تمرکز دارد. در حالی که بازاریابی ممکن است تمرکز کوتاه مدتی داشته باشد، برندینگ به طور معمول فرآیندی بلندمدت است که در آن هدف ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان است. برند آدیداس نمونه ای از استفاده همزمان از بازاریابی و برندینگ و نشان دهنده تفاوت مارکتینگ و برندینگ است. بازاریابی آدیداس بیشتر بر فروش محصولات متمرکز است، در حالی که برندینگ آن بر ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان و تقویت پیغام های خاصی همانند قدرت، استقامت و رقابت تأکید دارد.

برندینگ و دیجیتال مارکتینگ

دیجیتال مارکتینگ به استفاده از ابزارهای آنلاین برای تبلیغات و فروش محصولات اشاره دارد. در عصر دیجیتال، برندینگ و دیجیتال مارکتینگ به هم پیوند خورده اند و برندها می توانند از این ابزارهای آنلاین برای تقویت هویت خود استفاده نمایند. شبکه های اجتماعی، تبلیغات دیجیتال و استفاده از داده های آنلاین به برندها این امکان را می دهد که ارتباطات خود را با مشتریان به شکلی مؤثر و مستقیم برقرار نمایند.

استارباکس یکی از برندهایی است که از برندینگ و دیجیتال مارکتینگ به طور گسترده استفاده نموده است. این برند به وسیله اپلیکیشن های موبایل، شبکه های اجتماعی و برنامه هایی برای مشتریان وفادار خود، مانند ایجاد کارت به خصوص خرید استارباکس، توانسته است ارتباط مستمری با مشتریان خود برقرار نموده و تصویر برند خود را در جهانی آنلاین هم تقویت کند.

کلام آخر

برندینگ فرایندی پیچیده و چندوجهی است که برای پیروزیت در جهانی امروز احتیاج به استراتژی های دقیق و اجرای صحیح دارد. برندینگ نه تنها به معرفی یک محصول یا خدمات اختصاص دارد، بلکه به طور گسترده به هویت و تصویر برند، ارتباط با مشتریان و ایجاد تجربه های مثبت برای آن ها می پردازد. در نهایت، برندینگ می تواند در کوتاه مدت و بلندمدت تأثیرات بزرگی بر پیروزیت کسب وکارها داشته باشد. برندهایی که به اصول برندینگ توجه دارند و قادر به ایجاد ارتباطی عمیق با مشتریان خود هستند، در جهانی رقابتی امروز برنده خواهند بود.