داستان بازمانده دروغین 11 سپتامبر که به رسوایی کشید

به گزارش وبلاگ دریا، یک بازمانده دروغین حادثه 11 سپتامبر که ادعای زنده ماندن در حادثه برج های دوقلو را داشت، انتها دستش رو شد.

داستان بازمانده دروغین 11 سپتامبر که به رسوایی کشید

به گزارش ، پایگاه خبری نشریه دیلی میل انگلیس در گزارشی به داستان زندگی زنی پرداخت که به دروغ خود را یکی از بازماندگان حادثه 11 سپتامبر معرفی نموده بود؛ داستانی که خاتمه به دلایل ناهمخوانی هایی که داشت، منجر به رسوایی این زن شد.

طبق گزارش دیلی میل، داستان تانیا هد (Tania Head) یکی از غم انگیزترین و در عین حال شگفت انگیزترین داستان هایی بود که پیرامون حادثه 11 سپتامبر تعریف می شد؛ اما واقعیت، دروغی بود که او کوشش به پنهان کردن آن داشت.

اما داستان ادعایی این زن از چه قرار بوده است؟

در ساعت 08:46 صبح 11 سپتامبر سال 2001 تکانی به مانند زلزله برج جنوبی مرکز تجارت جهانی (معروف به برج های دوقلو) را در منطقه منهتن نیویورک لرزاند. در سالن کنفرانس بانک Merrill Lynch در طبقه 96، دیوار ها لرزید؛ پنجره ها شروع به لرزیدن و صدا دادن کردند و چراغ ها هم روشن و خاموش می شدند.

تانیا هد که در آن موقع 26 ساله بود، از مدیران این بانک بود که در آن موقع مدیریت نشستی را بر عهده داشت. او به هنگام این نشست، صدای جیغ افراد را از راهرو ها شنید. او و همکارانش به وسیله پنجره ها دود سیاهی را مشاهده کردند که از ساختمان روبرویی - یعنی ساختمان شمالی مرکز تجارت جهانی- به هوا می رفت. آن ها مشاهده کردند گلوله ای از آتش از 5 طبقه پایین تر در حال بالا آمدن بسوی آنهاست.

تانیا هد

ساکنان برج شروع به فریاد زدن کردند. آن ها وحشت زده، همدیگر را بغل نموده و یا با دوستان و یا آشنایان خود تماس می گرفتند.

تانیا، در این زمان تمام فکر و فکرش به مردی بود که او را دوست می داشت. آری او نامزدش بود که در ساختمان شمالی مرکز تجارت جهانی کار می کرد.

نامزد وی که Big Dave نام داشت، فردی معروف در میان همگان بود. او مشاور در شرکت خدمات پولی دیلویت (Deloitte) بود. او در طبقه 100 کار می کرد.

طبق داستانی که تانیا هد تعریف نموده بود، او و نامزدش در فوریه سال 1999 (دو سال پیش از حادثه 11 سپتامبر) و زمانی که تانیا از بارسلون اسپانیا به نیویورک آمده بود، با همدیگر آشنا شده بودند. تانیا عظیم شده بارسلون بود.

تانیا هد در همین حین مشاهده کرد بال هواپیمای پرواز یونایتد ایرلاینز ساختمانی که او در آن قرار داشت را به مانند چاقویی از بالای سر آن ها برید. شیشه و گرد وخاک همه جا را پر نموده بود و حتی کریستین - دستیار تانیا - هم در برابر چشمان تانیا سرش قطع شد. با فرو ریختن دیوارها، تانیا به گوشه ای پرتاب شد و آخرین چیزی که به فکر او می آمد این بود: امیدوارم زودتر بمیرم و درد نداشته باشم.

او در میان این جهنم آتش و دود، مردی را دید که با باند قرمز صورت خود را پوشانده است. این مرد در این وضع به او یاری کرد تا او روی پای خود بایستد. تانیا متوجه شد بازویش دچار شکاف شده و تنها به وسیله رگ ها آویزان است.

خاتمه بر اساس این داستان، تانیا به وسیله ولز کراوتر (Welles Crowther) آتش نشان داوطلب آمریکایی که با باند قرمز صورتش را پوشانده بود، نجات داده شد و زمانی که به هوش آمد، شش روز از این حادثه گذشته بود و متوجه شد که نامزدش در برج شمالی کشته شده است. ولز کراوتر خود هم در جریان نجات افراد، جان خود را از دست داد.

ولز کراوتر

اما از میان تمام داستان های بازماندگان حادثه 11 سپتامبر که 3 هزار نفر در پی آن جان باختند، داستان هیچ کدام به شگفتی داستان تانیا نمی رسید.

او پس از این ماجرا از سال 2005 (یعنی 4 سال بعد از این حادثه) تور هایی را برای بازدید نمایندگان از حادثه برج های دوقلو برگزار می کرد و حتی فیلم و کتابی در مورد داستان زندگی او تهیه شد.

در سال های پس از حادثه 11 سپتامبر تانیا هد یکی از چهره های معروف این حادثه شد؛ به طوری که وی بازماندگان این حادثه را نمایندگی می کرد. او حتی رئیس شبکه بازماندگان مرکز تجارت جهانی شد.

مردم بسیاری تحت تاثیر داستان او قرار گرفته بودند؛ چرا که در این حادثه برخی از افراد در آن روز تنها در ساختمان تجارت جهانی حضور داشتند و زنده مانده بودند و برخی افراد دیگر تنها عزیزانشان را از دست داده بودند؛ اما تانیا فردی بود که به هر دو دسته تعلق داشت؛ یعنی او علاوه بر حضور در ساختمان در روز حادثه و زنده ماندن از این واقعه، یکی از عزیزانش (نامزدش) را هم از دست داده بود. او حتی جز 20 نفری بود که در روز حادثه در طبقات بالایی ساختمان بودند و توانسته بودند، زنده بمانند. از این رو افراد دیگر به وی بسیار احترام می گذاشتند.

او پس از رسیدن به ریاست شبکه بازماندگان مرکز تجارت جهانی به قوه ای محرک بدل شد و اقدام به برگزاری سخنرانی ها و .. می کرد.

رسوایی بازمانده دروغین از کجا شروع شد.

اما پس از گذشت سال ها از حادثه 11 سپتامبر، مشاهده گران تیزبین متوجه شدند ناهمخوانی هایی در داستانی که وی تعریف می نماید، وجود دارد و برخی مسائلی که وی تعریف می نماید، با یکدیگر قابل جمع نیست؛ مسأله ای که در نهایت به رسوایی وی کشید.

در همان زمان Angelo Guglielmo فیلمساز و کارگردان آمریکایی در حال ساخت مستندی درباره بازماندگان حادثه 11 سپتامبر بود. برای همین او انتظار داشت تا تانیا یکی از چهره های شاخص مستندش باشد؛ اما بر خلاف انتظارش متوجه شد تانیا هد تمایلی به همکاری با او ندارد.

این فیلمساز آمریکایی در برخورد با تانیا متوجه شد زخم های بازو او بر خلاف آن چیزی که وی در داستانش تعریف می نماید، جدی نیستند؛ اما او در ابتدا چیزی نگفت و احساس کرد شاید گفتن آن بی فایده باشد.

در همین حال برخی از بازماندگان متوجه شدند برخی مطالبی که تانیا تعریف می نماید، عجیب به نظر می رسد. به طور مثال یکی از بازماندگان تعجب نموده بود که چرا وی دیو (Dave) را گاهی اوقات نامزد خود می خواند و گاهی اوقات دیگر شوهر خود!

تانیا هیچ وقت عکس های خود و نامزدش را با افراد دیگر به اشتراک نگذاشت. این تناقض گویی ها تا سال 2006- یعنی پنجمین سالگرد حوادث 11 سپتامبر- نادیده گرفته شد. خاتمه دو خبرنگار نیویورک تایمز به نام های Serge Kovaleski و Dave Dunlap که داستان (تانیا هد) - این بازمانده دروغین حادثه 11 سپتامبر - را خوانده بودند، متوجه مسآله ای عجیب شدند. آن ها فهمیدند نام تانیا جز بازمانده هایی که بلافاصله پس از حادثه با آن ها مصاحبه شده بود، قرار ندارد.

آن ها کوشش کردند تا با تانیا مصاحبه نموده و از او در مورد این مسأله پرس و جو نمایند، امامتوجه شدند او از انجام مصاحبه طفره می رود. برای همین شک آن ها بیشتر شد. تانیا تماس های این دو خبرنگار را مسدود کرد و حتی به بازماندگان دیگر هم گفت با وبلاگ دریا مصاحبه ای نداشته باشند.

رو شدن دست بازمانده دروغین

او سپس از ترس این دو خبرنگار به پیش یک وکیل رفت و در آنجا مجبور شد تا به برخی ناهمخوانی ها در داستان ادعایی خود اعتراف کند.

او در این اعتراف خود گفت که هرگز برای بانک Merrill Lynch کار نمی نموده است؛ بلکه اتفاقی در روز حادثه 11 سپتامبر برای ارائه درخواست به منظور کارآموزی به آنجا رفته بود و این حادثه رخ داد. او بعلاوه گفت که (Dave) نامزد او نبوده، بلکه تنها چند هفته بود که با هم آشنا شده بودند.

پس از این اعترافات، به سرعت شایعات در میان بازماندگان شروع به پیچیدن کرد: آن ها می گفتند داستانی که تانیا تعریف می نماید، قابل اعتماد نیست. برخی جا های آن اغراق شده و یا واقعیت ندارد.

اما یک هفته بعد و زمانی که نشریه نیویورک تایمز دست به افشاگری زد، بیانیه وکیل تانیا که در آن برخی اعترافات ادعایی آمده بود، به ناگاه به هم ریخت.

نیویورک تایمز فاش کرد که نام حقیقی این بازمانده دروغین تانیا هد نیست؛ بلکه نام حقیقی او آلیسیا استیو هد (Alicia Esteve Head) است و او در 11 سپتامبر 2001 نه تنها در برج جنوبی مرکز تجارت جهانی (WTC) نبوده؛ بلکه او در آن موقع حتی در نیویورک و یا آمریکا حضور نداشته است.

او در بارسلون دانشجوی یک کالج تجاری بوده است. برخلاف حتی اعترافش که گفته بود روز حادثه برای درخواست کارآموزی به بانک Merrill Lynch رفته بود، این بانک گفت هیچ سابقه ای از او - حتی درخواست برای کارآموزی از او - را ندارد.

خانواده نامزد ادعایی وی یعنی Dave هم گفتند نام او را هرگز نشنیده اند و با او تا به حال دیدار ننموده اند. در همین حال معین شد تمامی داستانی که او از خود بافته بود، از جمله هویت نامزد جعلی اش را به وسیله مطالعه در روزنامه ها و مجلات به دست آورده بود.

او به طور معین، بسیاری از واقعیت هایی را که به نام خود زده بود، از مصاحبه ای که نیویورک تایمز با لینگ یانگ (Ling Young) - فردی که در اداره مالیات نیویورک در طبقه 86 برج جنوبی مرکز تجارت جهانی کار می کرد و آن ها را در مصاحبه با نیویورک تایمز تعریف نموده بود- به سرقت برده بود.

تانیا تقلبی و یا همان آلیسیا در واقع پنجمین بچه و تنها دختر خانواده ای ثروتمند در اسپانیا بوده و زخم های روی بازوی وی هم به علت تصادف در جوانی بوده است.

او از دوران بچگی دوست داشت تا توجه دیگران را به خود جلب کند. او در بارسلون عادت داشت تا به دیگران بگوید ماشین فراری دارد و نامزدش پشت آن می نشیند.

خاتمه بازمانده دروغین

پس از آنکه نیویورک تایمز در تاریخ 27 سپتامبر 2007 در گزارشی با اسم در روایت بازماندگان 11 سپتامبر، قطعاتی که با هم همخوانی ندارد روایت ادعایی او را به چالش کشید و دست به افشاگری زد، تانیا خود را ناپدید کرد.

مطلب چاپ شده در نیویورک تایمز که دست تانیا را رو کرد

او هیچ کوششی برای دفاع از خود نکرد و هیچ توجیهی را هم ارائه نداد؛ او تنها ناپدید شد. با وجود آنکه او سال ها رسانه ها و افکار عمومی را فریب داده بود، اما در تحقیقات بیشتر اعلام شد او جرمی مرتکب نشده است؛ چرا که او پولی را از گروهی نگرفته است. اما اینکه چرا او چنین دروغ های فاحشی را بیان نموده بود، کسی از آن اطلاع ندارد.

در حقیقت حتی کسی متوجه نشد بعد از این چه بر سر آلیسیا (یا همان تانیا جعلی) آمده است.

برخی از شایعات می گویند او پس از آن به اسپانیا بازگشت و برخی دیگر می گویند او خود را در سال 2008 کشت؛ چرا که نمی توانست با شرمساری کاری که نموده بود، زندگی کند. اما یافتن حقیقت این مسأله که چه بر سر تانیا/الیسیا آمده، به مانند دیگر موارد زندگی وی سخت بود. او حتی با خانواده اش هم بیگانه بود.

Angelo Guglielmo فیلمساز آمریکایی می گوید یکبار او را در نیویورک دیده که در حال بیرون آمدن از هتلی بود و ناگاه با این فیلمساز روبرو شد.

او می گوید پس از این روبرو من فریاد زدم: چگونه جرئت می کنی؟ تو هیچ احساسی نسبت به افرادی که به آن ها صدمه زده ای داری؟، اما آلیسیا تهدید کرد که با پلیس تماس می گیرد و سپس در میان جمعیت ناپدید شد.

این فیلمساز آمریکایی سپس فیلمی را درست کرد با اسم زنی که آنجا نبود (The Woman Who Wasnt There) که به روایت دروغین این بازمانده 11 سپتامبر می پردازد. این فیلمساز آمریکایی بعلاوه با همکاری رابین گبی فیشر کتابی را تحت همین نام زنی که آنجا نبود منتشر ساخت.

ترجمه و تنظیم: محمد حسن خلیلی

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

به "داستان بازمانده دروغین 11 سپتامبر که به رسوایی کشید" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "داستان بازمانده دروغین 11 سپتامبر که به رسوایی کشید"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید